ادامه ....
11) آگاهی، بصیرت و دوراندیشی:
تمام موجودات بخصوص انسان ها در مواقع قحطی (مشکلات، جنگ، زلزله، سیل) قوه جنسی آنها جهت بقای نسل ادامه می یابد جز زنبور عسل (شما شاهد هستید در کشورهای جهان سوم بخصوص کشورهای فقیر آفریقایی ازدیاد نسل و زاد و ولد بسیار زیاد و نامناسب است).
ولی زنبور عسل در مواقع کمبود گرده و گل و شهد به ملکه خود اطلاع می دهد و ملکه از تخم ریزی باز می ایستد تا نوزادانش دچار گرسنگی و قحطی نشوند. تا زمانی که وضعیت گل و شهد عادی نشده، ملکه تخم ریزی نامحدود نمی کند. به محض عادی شدن گل و شهد دوباره ملکه شروع به تخم ریزی و فعالیت می کند.
12) جامع و فراگیر بودن موجوداتی که از زنبور عسل بهره می برند:
? انسان ها، از انگبین یا عسل، از گرده گل، از موم، ژله
? طیور و پرندگان: گرده افشانی گل موجب ازدیاد آفتابگردان، پنبه، سویا، کلزا شده، پستانداران، پرندگان اهلی و وحشی زیادی از آن بهره می برند.
13) قانع و نجیب بودن زنبور عسل:
زنبور عسل دارای 2معده است. معده اول یا چینه دان برای جمع آوری و حمل شهد است که زنبور پس از حمل آن به کندو از معده اول یا کیسه عسلی داخل حجره ها خالی می کند . بین کیسه عسلی یا معده اول و معده دوم دریچه ای است که روزی یک سر سوزن عسل یا شهد را از دریچه وارد معده اصلی خود کرده، آن را جهت سوخت و ساز خودش مصرف می کند. هیچوقت از ذخیره عسل خودش مصرف بی رویه یا اسراف نمی کند. به حق خود قانع است. از قناعت و مناعت طبع عالی برخوردار است.
14) تیزبینی و هوش زنبور عسل:
دنیای زنبور نه فقط از حیث زیبایی جالب توجه است بلکه از لحاظ روایح عدیده نیز مطلوب می باشد. زیرا در انتهای شاخک های زنبور عسل 5 هزار حفره شامه قرار گرفته که بدان وسیله روایح دنیا را استشمام می کند و نیروی این حفره شامه به قدری زیاد است که زنبور عسل بوی یک گل سیب (فقط یک گل را) از مسافت 1 کیلومتر استشمام می کند. زنبور کارگر 3 چشم مرکب و 13 هزار چشم ساده در سرش تعبیه شده که در آن واحد پس از پرواز می تواند تمام اشیا و علائم محیط خود را ببیند و شناسایی و نشانه گذاری کند تا موقع برگشت به کندویش اشتباه نکند.
15) طرد ناپاکان:
هیچ زنبوری حق ندارد در مکان کثیف و آ لوده بنشیند. چنانچه زنبوری با دست و پای کثیف و آ لوده (نجس) وارد کندو شود بلافاصله توسط نگهبانان خشن و بدون مماشات اعدام و به بیرون انداخته می شود تا درس عبرت برای دیگر زنبورها باشد. اگر در جوامع انسانی همین روش پیاده شود آیا افراد محتکر، سودجو، مفسد و ولگرد می توانند عرض اندام کنند؟
16) اجتماعی بودن زنبور عسل:
زنبور عسل همیشه باید به صورت اجتماعی و جمع زندگی کند تا بتواند با تعامل با دیگران همزیستی و آرامش داشته باشد. شاید ما انسان ها زندگی در اجتماع را نمی توانیم تحمل کنیم. گاهی مشاهده می شود که افراد دوست دارند برخلاف قانون اجتماع بابرهم زدن رسوم و آ داب اجتماع موجب آزار و اذیت دیگران شوند!
اما اگر شما یک زنبور عسل را در بهترین شرایط سلامتی و آ ذوقه فراوان به تنهایی در یک اتاق یا یک جعبه نگهداری کنید، بعد از چند روز آن حیوان می میرد. البته مرگ او ناشی از گرسنگی و یا سرما و گرما نیست بلکه از تنهایی و نداشتن مونس و همدم جان می سپارد.
17) عدم مماشات و مصلحت جویی:
در شهر زنبور عسل تنبلی و تن پروری در کار نیست و همه باید کار کنند. به همین جهت بیکاران و مفت خوران را بدون هیچ ترحمی طرد می کنند.
18) از خود گذشتگی:
در فصل بهار جمعیت کندو به طور بی سابقه ای زیاد می شود طوری که شب ها وقتی که کارگران از صحرا مراجعت می نمایند، در داخل کندو جایی برای استراحت پیدا نمی کنند. ناچارند که خارج از کندو و در آستان آن به خواب روند چون شب های بهار سرد است روز دیگر عده زیادی از آنها که بیرون کندو خوابیده بودند بر اثر سرمای شب از بین می روند.
19) آگاهی و شعور:
ملکه زنبور به عنوان یک حاکم و مدیر آگاه هر روز حساب متولد شدگان را می کند و دقت دارد که مبادا شمار موالید از میزان گل های صحرا زیادتر باشد و وقتی که دید در صحرا گل فراوان است ازدیاد موالید را شروع می کند.
20) اطاعت از جمع:
وقتی که ملکه یا حاکم پیر شده و نمی تواند تخم گذاری کند به راحتی اجازه می دهد که کارگران ملکه جدید را به وجود آورند و حکومت را از دستش بگیرند. در اینجا حاکم مطیع محض جمع است و هیچ اصراری به ادامه حکومت ندارد.
ادامه دارد..........