متین | ||
آخرین مطالب
لینک دوستان
لینک های مفید |
روزی مجنون از روی سجاده مردی عبور کردمرد نماز خود را شکست و به مجنون گفت:مردک ! در حال راز و نیاز با خدا بودم؛برای چه این رشته را بریدی؟ مجنون لبخندی زد و گفت:من عاشق بنده ی خدا بودم و تو را ندیدم ؛ تو عاشق خدا بودی چطور مرا دیدی؟!!! [ سه شنبه 92/9/5 ] [ 11:32 صبح ] [ مهدی رمضانی متین ]
[ نظرات () ]
IranSkin go Up |
درباره وبلاگ ![]()
موضوعات وب
لینک های مفید
آرشیو مطالب |
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |