متین | ||
|
یاد ایام جوانی یاد باد
یاد ایامی که مرغ آرزو بر بساط ابرها پر می گرفت از فراز آسمانها می گذشت لا مکان را زیر شهپر می گرفت در زمین یک لحظه آسایش نداشت در فلک از نور بستر می گرفت روز چون پروانه با گل می نشست شب سراغ ماه و اختر می گرفت چون صبا از روی گلها صبحدم بوسه از هر سو مکرر می گرفت بی خیالی بود و در دنیای وهم هر چه را می خواست در بر می گرفت طفلی،آن دور طلائی یاد باد آن زمان کز خاک،دل زر می گرفت کودکی عهدی چه زیبا بود و رفت روزگار آرزوها بود و رفت دوره ی طفلی،بشیرینی گذشت عمر را پیک جوانی در رسید نقش های آرزو،در پیکری جمع شد،آوازه اش را دل شنید عالم جان،با حقیقت خو گرفت مرغ دل در سینه از عشقی طپید از فضای لا مکان آمد فرود در مکان جسم و تن منزل گزید آنچه شب می جست در چشم نجوم در فروغ چشمکی دلدوز دید تیز بال آرزو را ز آسمان این نگه بگرفت و پائین تر کشید در هوای عاشقی دل چند گاه می تپید و می جهید و می پرید تا بخود آمد دل من،صید او از قفس در دام صیادی پرید شام هجران را بنا کامی سپرد تا بر آید از افق صبح امید با مداد از خواب خوش بیدار گشت دید بر پیشانیم موی سپید گفت:دور شادمانی یاد باد یاد ایام جوانی یاد باد سالها بگذشت و از نسل جدید کودکی راه دبستانها گرفت در کلاس این شعر خواند وز اوستاد این چنین تفسیر آن معنی گرفت: آرزوی شاعری از آسمان بر زمین آمد،در اینجا جا گرفت کشت شاعر را و خود باجسم او در دل خاک سیه ماوی گرفت
باتشکرازسرکارخانم "یلدافرخنده"
[ چهارشنبه 91/10/27 ] [ 9:49 صبح ] [ مهدی رمضانی متین ]
[ نظرات () ]
یه روز یه کشیش به یه راهبه پیشنهاد می کنه که با ماشین برسوندش به مقصدش راهبه سوار میشه و راه میفتن
چند دقیقه بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشیش زیر چشمی یه نگاهی به پای راهبه میندازه
راهبه میگه: پدر روحانی، روایت مقدس 129 رو به خاطر بیار …!
کشیش قرمز میشه و به جاده خیره میشه
چند دقیقه بعد بازم شیطون وارد عمل میشه و کشیش موقع عوض کردن دنده، بازوش رو با پای راهبه تماس میده …!
راهبه باز میگه: پدر روحانی! روایت مقدس 129 رو به خاطر بیار!!!
کشیش زیر لب یه فحش میده و بیخیال میشه و راهبه رو به مقصدش می رسونه
بعد از اینکه کشیش به کلیسا بر می گرده سریع میدوه و از توی کتاب روایت مقدس 129 رو پیدا می کنه و می بینه که نوشته: به پیش برو و عمل خود را پیگیری کن… کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی میرسی!!! نتیجه اخلاقی : اگه توی شغلت از اطلاعات شغلی خودت کاملا آگاه نباشی، فرصتهای بزرگی رو از دست میدی!
[ چهارشنبه 91/10/20 ] [ 10:19 عصر ] [ مهدی رمضانی متین ]
[ نظرات () ]
ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد. پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد! مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت و او را سرزنش کرد. پسرک گریان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند. پسرک گفت: اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند. برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم". "برای اینکه شما را متوقف کنم ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم". مرد بسیار متاثر شد و از پسر عذر خواهی کرد. برادر پسرک را بلند کرد و روی صندلی نشاند و سوار اتومبیل گرانقیمتش شد و به راهش ادامه داد ... نتیجه اخلاقی : خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند. اما بعضی اوقات زمانی که وقت نداریم به ندای قلبمان گوش کنیم، او مجبور می شود بگونه ای عمل کند که شاید به مزاقمان خوش نیاید ... در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبورباشند برای جلب توجه شما آجر به سمتتان پرت کنند .... [ چهارشنبه 91/10/20 ] [ 10:18 عصر ] [ مهدی رمضانی متین ]
[ نظرات () ]
توی اتاق رختکن کلوپ گلف، وقتی همه آقایون جمع بودند یهو یه موبایل روی یه نیمکت شروع میکنه به زنگ زدن.
مردی که نزدیک موبایل نشسته بود دکمه اسپیکر موبایل رو فشار میده و شروع می کنه به صحبت بقیه آقایون هم مشغول گوش کردن به این مکالمه میشن ...
مرد: الو؟
صدای زن اونطرف خط: الو سلام عزیزم. تو هنوز توی کلوپ هستی؟
مرد: آره !
زن: من توی فروشگاه بزرگ هستم اینجا یه کت چرمی خوشگل دیدم که فقط 1000 دلاره! اشکالی نداره اگه بخرمش؟
مرد : نه. اگه اونقدر دوستش داری اشکالی نداره!
زن: من یه سری هم به نمایشگاه مرسدس بنز زدم و مدلهای جدید 2006 رو دیدم... یکیشون خیلی قشنگ بود قیمتش 260000 دلار بود !
مرد: باشه. ولی با این قیمت سعی کن ماشین رو با تمام امکانات جانبی بخری !
زن: عالیه. اوه یه چیز دیگه، اون خونه ای رو که قبلا میخواستیم بخریم دوباره توی بنگاه گذاشتن برای فروش. میگن 950000 دلاره
مرد: خب… برو تا فروخته نشده پولشو بده. ولی سعی کن 900000 دلار بیشتر ندی !!!
زن: خیلی خوبه. بعدا می بینمت عزیزم. خداحافظ
مرد: خداحافظ
بعدش مرد یه نگاهی به آقایونی که با حسرت نگاهش میکردن میندازه و میگه: کسی نمیدونه که این موبایل مال کیه ؟!
نتیجه اخلاقی : هیچوقت موبایلتونو جایی جا نذارین !
[ چهارشنبه 91/10/20 ] [ 10:16 عصر ] [ مهدی رمضانی متین ]
[ نظرات () ]
تشویق قرآنی : طیب طیب الله ، احسنت بارک الله 1 – تشویق فارسی : خوبه خوبه خیلی خوبه 2 – تشویق ترکی : یاخچی یاخچی چوخ یاخچی ، یاشا یاشا مین یاشا ، ساغل ساغل چخ ساغل 3 – تشویق اصفهانی : خبس خبس خیلی خبس 4 – تشویق لری : خوه خوه خیلی خوه 5 – تشویق کردی : خاصه خاصه فرا خاصه ، رنده رنده پر رنده 6 – تشویق خراسانی : خوبه خوبه خیلی خوبه 7 – تشویق خوزستانی (بخش عرب زبان): حلوه حلوه واید حلوه ، زین زین کلّش زین 8– تشویق یزدی : خش خش خیلی خش 9– تشویق مازندرانی : خار خار خله خار 10– تشویق کرمانی : ماشی ماشی ماش ما شاالله ، چش نخوری انشاالله 11- تشویق نیشابوری : باری باری باری کولا ، باری کولا 12– تشویق گیلانی : پیر شی برار تی قربان 13– تشویق سیستانی و بلوچستانی : واشین واشین سخ واشین 14– تشویق ایلامی : وتی وتی گل وتی 15– تشویق زنجانی : یشا یشا چخ یشا 16– تشویق تهرانی : باری باری بارک الله ، چشم نخوری انشاالله 17– تشویق بوشهری : خون خون خیلی خون 18– تشویق شیرازی : کاکا کاکا ماشا کاکا 19 - تشویق ترکمنی : قووی قووی بتر قووی 20–تشویق لبنانی : جید جید جداً جید 21–تشویق مصری : کمیل کمیل فوق کمیل ، جمیل جمیل فوق جمیل 22–تشویق انگلیسی : گود گود وری گود 23–تشویق هندی : آچاهه آچاهه بارا بارا آچاهه 24–تشویق پاکستانی : چاهی چاهی بر چاهی 25–تشویق افغانی : طیار طیار جور جور طیار 26 –تشویق آفریقایی : چیکا لا کا ، چیکا لا کا ، چو چو چو – بوما لا کا ، بو ما لا کا ، بوبوبو [ چهارشنبه 91/10/20 ] [ 12:38 صبح ] [ مهدی رمضانی متین ]
[ نظرات () ]
وای به روزی که کارهای کوچک را به آدم های بزرگ، و کارهای بزرگ را به آدم های کوچک بسپارند! گاهی بهترین شناگران هم غرق می شوند. اوضاع زندگی شما از زمانی تغییر می کند که برای تغییر آن اقدامی بکنید. وقتی «قدرت عشق» بر «عشق به قدرت» غلبه کند، دنیا روی صلح و آرامش را می بیند. اگر فکر می کنی که موفق می شوی، یا شکست می خوری، در هر دو صورت درست فکر کرده ای! بدون پول ، انسان حتی نمی تواند به کلیسا برود. کسی که هیچ چیز را تحمل نمی کند، خود تحمل ناپذیر است. هنگامی که جنگل در آتش می سوزد، فرصتی برای غمخواری گل سرخ نیست. برای انسان موفق، هر هفته هفت «امروز» دارد، و برای انسان ناموفق، هر هفته ، هفت «فردا»! کسی که می خواهد پریدن بیاموزد، اول باید ایستادن ، راه رفتن، دویدن و بالا رفتن را بیاموزد. حفظ قهرمانی از به دست آوردن آن دشوارتر است. در دنیا هیچ چیز آسان تر از فریب دادن یک انسان درستکار نیست. هر کسی می تواند خودکشی کند، اما هر کسی لیاقت زندگی ندارد. حتی وقتی که پرنده بر روی زمین راه می رود، معلوم است که بال دارد. [ دوشنبه 91/10/18 ] [ 9:22 عصر ] [ مهدی رمضانی متین ]
[ نظرات () ]
آبی که پر سر و صداست، ماهی ندارد. هیچ تنهائی وحشتناک تر از خودخواهی نیست. موفقیت یعنی: عبرت از گذشته، تلاش برای حال، امید به آینده! انسان های بزرگ در جستجوی حقیقت اند، و انسان های کوچک به دنبال منفعت! تو را دوست دارم نه به خاطر شخصیت تو، بلکه به خاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدامی کنم. شنا کردن را در عمیق ترین نقطه یاد بگیر! بزرگ ترین بدبختی آن است که تحمل بدبختی را نداشته باشی! آداب معاشرت یعنی این که یاد بگیریم چگونه با دهان بسته خمیازه بکشیم. ممکن است دروغ یک سال بدود، اما عاقبت یک روز ، راستی از او جلو می افتد. بعضی از مردم بزرگ آفریده شده اند، بعضی بزرگی را به دست می آورند و بعضی بزرگی را به خود می بندند. برای گردش دو روزه، توشه ای سه روزه همراه ببر! مشکل ما نداشتن امکانات نیست، نشناختن امکانات است. همه عمرم صرف فهمیدن آن شد تا بفهمم که نیازی نیست همه چیز را بفهمم! بدترین گناه نسبت به هم نوعانمان ، بیزاری از آن نیست، بی تفاوتی نسبت به آن هاست. شکوه مندترین منظره در جهان، دیدن بزرگ مردی است که با سختی و گرفتاری دست به گریبان است. تنها نشانه زندگی کردن، رشد کردن است.
[ دوشنبه 91/10/18 ] [ 9:21 عصر ] [ مهدی رمضانی متین ]
[ نظرات () ]
IranSkin go Up |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |